{{::'controllers.mainSite.MainSmsBankBanner2' | translate}}
کم کم دارم به این باور میرسم مثل برمودا اصن خود اتاق منه هرچی میاری توش دیگه خارج نمیشه مخصوصا زیر تخت و میزم
جالب است که انسانها دو چشم دارند ولی با یک چشم به دیگران می نگرند و جالب تر اینکه انسانها یک چهره دارند اما دورویی می کنند.
دل خسته مشتري نداره.اما دل زخمي چرا؟؟؟چون يه عالمه گرگ وقتي خون ببينند به سمتش حمله مي كنند
هی روزگـــــــــــار !!! چراغت که روشنـــــه . . . ولی نمیدونم چرا صدات همش قطع و وصل می شـــــــه !!!
دَستـَت رآ بیـــاوَر.... مَردانـه و زَنانـه اَش رآ بـــــی خیـــآل! دَســـت بدَهیمـ بـه رَسمــِ کودَکـــــی ... قرآر اَســـــت هــَــوای هَم رآ بـی اجازه داشتـه باشیـــمــ...
فیلم چرا آخه؟؟؟ خــــوب یــا بـــدشو نمیــدونم ولـــــی مــــــن ایــــنــم حداقلــِـش اینِ که " صــــادقــــانـــه " خــودم هستم برای رضایِ کســی " فــــیــــلــم بــــازی " نمی کنم !!
یه سوال فنی داشتم!!! خدايا حتماً بايد بميرم تا روحم شاد شه آیا؟!؟!
به سلامتی خودمون که همیشه اونی شدیم که بقیه میخوان... ولی هیچ کس اونی نشد که ما میخواستیم!!!
بفهم... مـــن، محتـاج درک شــدن نـیستــم... فقـط دردم مـی آیـد خــر فـرض شـوم!!!
با اومدن ماه رمضون این سوال باز پیش میاد که : خدایا ! فرو دادن اینهمه بغض روزه رو باطل نمیکنه؟!
آن لحظه که فکرش را نمیکنی کسی در دور دستها خاطره خوبیهایت را ورق می زند
دیگر به همه چیز شکـــ کرده امـــ می گویند : آب نطلبیده ، مُـــــراد استـــ . هر چهــــ بالا پایین می کنمــــ ، نمیـــ فهممــــ اینـــ چشمانمــــ پس کـــِـــی مراد میگیرند ؟!
اﯾﻨﺠﺎ ﺯﻥ ﮐﻪ ﺑﺎﺷﯽ… ﻣﻬﺮﯾﻪ ﺍﺕ ﺁﺏ ﻫﻢ ﮐﻪ ﺑﺎﺷﺪ! ﻗﺎﺿﯽ ﺟﯿﺮﻩ ﺑﻨﺪﯼ ﺍﺵ ﻣﯿﮑﻨﺪ! آنچه نقد است فقط جان توست،ﮐﻪ ﻗﺴﻂ ﺑﻨﺪﯼ ﻧﻤﯽ ﺷﻮﺩ!!!
دلم می خواست زمان را به عقب باز می گرداندم… نه برای اینکه آنهایی که رفتند را باز گردانم… برای اینکه نگذارم آنها بیایند…
هیچ انتظاری از کسی ندارم! و این نشان دهنده قدرت من نیست! مسئله، خستگی از اعتمادهای شکسته است…
بیــ ـ ـ ـــا جایمــ ـ ـ ــان را عوض کنیمــ ـ ـ ــ دلـ ـ ـ ـم لک زده برای اینـ ـ ـ ـکه کسی عــ ـ ـــاشقم باشد...
کم کم دارم به این باور میرسم مثل برمودا اصن خود اتاق منه هرچی میاری توش دیگه خارج نمیشه مخصوصا زیر تخت و میزم
جالب است که انسانها دو چشم دارند ولی با یک چشم به دیگران می نگرند و جالب تر اینکه انسانها یک چهره دارند اما دورویی می کنند.
دل خسته مشتري نداره.اما دل زخمي چرا؟؟؟چون يه عالمه گرگ وقتي خون ببينند به سمتش حمله مي كنند
هی روزگـــــــــــار !!! چراغت که روشنـــــه . . . ولی نمیدونم چرا صدات همش قطع و وصل می شـــــــه !!!
دَستـَت رآ بیـــاوَر.... مَردانـه و زَنانـه اَش رآ بـــــی خیـــآل! دَســـت بدَهیمـ بـه رَسمــِ کودَکـــــی ... قرآر اَســـــت هــَــوای هَم رآ بـی اجازه داشتـه باشیـــمــ...
فیلم چرا آخه؟؟؟ خــــوب یــا بـــدشو نمیــدونم ولـــــی مــــــن ایــــنــم حداقلــِـش اینِ که " صــــادقــــانـــه " خــودم هستم برای رضایِ کســی " فــــیــــلــم بــــازی " نمی کنم !!
یه سوال فنی داشتم!!! خدايا حتماً بايد بميرم تا روحم شاد شه آیا؟!؟!
به سلامتی خودمون که همیشه اونی شدیم که بقیه میخوان... ولی هیچ کس اونی نشد که ما میخواستیم!!!
بفهم... مـــن، محتـاج درک شــدن نـیستــم... فقـط دردم مـی آیـد خــر فـرض شـوم!!!
با اومدن ماه رمضون این سوال باز پیش میاد که : خدایا ! فرو دادن اینهمه بغض روزه رو باطل نمیکنه؟!
آن لحظه که فکرش را نمیکنی کسی در دور دستها خاطره خوبیهایت را ورق می زند
دیگر به همه چیز شکـــ کرده امـــ می گویند : آب نطلبیده ، مُـــــراد استـــ . هر چهــــ بالا پایین می کنمــــ ، نمیـــ فهممــــ اینـــ چشمانمــــ پس کـــِـــی مراد میگیرند ؟!
اﯾﻨﺠﺎ ﺯﻥ ﮐﻪ ﺑﺎﺷﯽ… ﻣﻬﺮﯾﻪ ﺍﺕ ﺁﺏ ﻫﻢ ﮐﻪ ﺑﺎﺷﺪ! ﻗﺎﺿﯽ ﺟﯿﺮﻩ ﺑﻨﺪﯼ ﺍﺵ ﻣﯿﮑﻨﺪ! آنچه نقد است فقط جان توست،ﮐﻪ ﻗﺴﻂ ﺑﻨﺪﯼ ﻧﻤﯽ ﺷﻮﺩ!!!
دلم می خواست زمان را به عقب باز می گرداندم… نه برای اینکه آنهایی که رفتند را باز گردانم… برای اینکه نگذارم آنها بیایند…
هیچ انتظاری از کسی ندارم! و این نشان دهنده قدرت من نیست! مسئله، خستگی از اعتمادهای شکسته است…
بیــ ـ ـ ـــا جایمــ ـ ـ ــان را عوض کنیمــ ـ ـ ــ دلـ ـ ـ ـم لک زده برای اینـ ـ ـ ـکه کسی عــ ـ ـــاشقم باشد...
{{::'controllers.mainSite.SmsBankNikSmsAllPatern' | translate}}